سیاه‌مشق ۴۳

ساخت وبلاگ
چه پرنده‌ایغمگین‌تر از منمی‌توانی یافتدر آسمان این قفس؟ دلمبرای قفسپر می‌زندکه هر میله‌اشراهی‌ست به آسمان-این راه‌راه پر از بن‌بست- بیابیا و قبل از آن که بمیرممرا تنگ در آغوش گیرو گلویم را بفشارو بشمارتمام اعداد اول رادوسهپنجهفت… نه!صبر کنپرنده مردنی‌ست*حتی صدایش هم نمانده است** ۳۱ ژانویه ۲۰۲۳مانتن‌ویو، ساختمان مایکروسافت  * «پرواز را به‌خاطر بسپار/پرنده مُردنی‌ست» (فروغ فرخزاد) ** «صدا، صدا، صدا، تنها صداست که می‌ماند»  (فروغ فرخزاد) ۰۱/۱۲/۲۴ ۰ ۰ محمدصادق رسولی سیاه‌مشق ۴۳...
ما را در سایت سیاه‌مشق ۴۳ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : delsharm2016 بازدید : 70 تاريخ : شنبه 27 اسفند 1401 ساعت: 17:54

پرنده‌ایاز دهانم گریختپر زد موسیقی -تنها دو واژه کافی بود- لاله‌های کارگرخیره به شب شدندو جوی خشک کشاورزاز خجالت آب شد با خودم گفتمآیا این منمکاین‌چنین جسوردل به آواز قناری داده‌ام؟ تو سکوت کردیکلید سُل شدمدر خودم پیچیدم سکوتقلبم دُرّاب شد سکوتدرخت‌ها جوانه زدند سکوتو من به گلی می‌اندیشیدمکه نامش رابدهکار چشم‌هایت بود سانی‌ویل، کالیفرنیا۱۳ اکتبر ۲۰۲۲  ۰۱/۱۲/۲۶ ۰ ۰ محمدصادق رسولی سیاه‌مشق ۴۳...
ما را در سایت سیاه‌مشق ۴۳ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : delsharm2016 بازدید : 70 تاريخ : شنبه 27 اسفند 1401 ساعت: 17:54

احسان رضایی با برنامهٔ کتاب‌باز شهرت نسبی‌ای کسب کرد. برخی از برنامه‌هایش را که از اینترنت دیدم، می‌شد حدس زد که حرف‌هایش ادا نیست. او یک کتاب‌باز واقعی است و جلوی دوربین ادا درنمی‌آورد. حالا در این کتاب نوشتارهای پراکنده اما به هم متصلی را در باب کتاب، خاطره‌بازی با کتاب، خاطرات کتاب‌بازی، خاطره‌بازی کتاب‌بازی و از این دست مطالب نوشته است. او که پزشک است، آنقدر شوق به کتاب دیوانه‌اش کرده که حرفهٔ تخصصی را رها کرده و به کار کتاب در بخش کتاب روزنامه‌ها و مجلات پرداخته است. از جهاتی خودم را شبیه به رضایی می‌بینم. من هم کتاب‌خوارم؛ من هم رشتهٔ تخصصی‌ام علوم انسانی نیست، من هم بعضی اوقات توی قفسهٔ کتاب‌فروشی‌ها و کتاب‌خانه می‌چرخم بدون آن که هدف خاصی را دنبال کنم و بهترین خاطرات زندگی‌ام نه از فلان جای معروف در نیویورک و کالیفرنیا، بلکه پرسه‌زنی در کتاب‌فروشی‌های خیابان انقلاب تهران است. البته این را باید گذاشت کنار کتابخانهٔ باتلر دانشگاه کلمبیا که ظاهراً حتی کتاب‌های کتابخانهٔ شخصی سعید نفیسی که روی جلد این کتاب است را سال‌ها پیش خریده و نگهداری کرده است. و دیگر کتاب‌فروشی بوک‌کالچر خیابان ۱۱۲ بین خیابان‌های برادوی و آمستردام نیویورک که چند کوچه آن‌طرف‌تر از دانشگاه کلمبیا بود. و دیگرتر کتاب‌فروشی‌های دسته‌دوم کتابخانه‌های شهرهای سیلیکون‌ولی.  ولی از جهاتی به رضایی شبیه نیستم. برخلاف او که از کودکی در فضایی بزرگ شده که کتاب و کتاب‌خوانی و کتابخانه و کتاب‌فروشی دورش جمع شده بودند، من در شهری بزرگ شدم که هیچ کدام از این‌ها نبود. بی‌پولی برای خانوادهٔ معلم‌جماعت هم که توضیح نمی‌خواهد. اما شاید چند کتاب شریعتی و مطهری به‌جامانده از دوران دانشجویی پدرم، و تشویق معلم دبیرستانم سیاه‌مشق ۴۳...
ما را در سایت سیاه‌مشق ۴۳ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : delsharm2016 بازدید : 80 تاريخ : شنبه 27 اسفند 1401 ساعت: 17:54

این کتاب از جمله کتاب‌هایی است که در بازهٔ‌ سال‌های ۱۳۹۱-۱۳۹۳ از سوی نشر سخن منتشر شده است. مجموعهٔ مقالات این کتاب که در ۶۳۰ صفحه گردآوری شده است در مورد مسائل مختلفی مانند آزادی، آموزش، رسانه، توسعه، اسلام و علم است. سطح کیفی مقالات یکسان نیست. مثلاً به نظرم مقاله‌ای که در مورد اسلام در ایران نوشته است خیلی بدیع است و حرف کلی‌اش آن است که برخلاف گفتهٔ برخی از تحلیل‌گران، ایرانی‌ها در مجموع با تمایل اسلام را پذیرفتند چرا که شواهد تاریخی نشان می‌دهد ایرانیان در مقابل تمدن یونانی (سلوکی‌ها) و هجوم مغول‌ها تسلیم نشدند. در مقولهٔ آموزش همگانی نظر داوری اردکانی آن است که نباید این حجم از درس‌های پراکنده به دانش‌آموزان داد که نتیجه‌اش جز زده شدن نسل‌ها از مطالعه و تحقیق نیست چرا که آن همه درس نه به یاد می‌ماند، نه دانش‌آموز فرصت هضم آن همه مطلب را دارد و نه به درد زندگی‌اش نمی‌خورد.قبلاً هم نوشته‌ام که این مجموعه‌ای که نشر سخن از داوری منتشر کرده است در مجموع سطح پایین‌تری از کتاب‌های پیشین داوری مانند «ما و راه دشوار تجدد» و «دربارهٔ غرب» دارد. شاید این طوری باشد که این مقالات را داوری در احوالات مختلف نوشته است و بدون گزینش آن‌ها را منتشر کرده است. کما آن که در بسیاری از مقالات حرف‌های پراکنده و تکرای یافت می‌شود.  ۰۱/۱۲/۱۸ ۱ ۰ محمدصادق رسولی سیاه‌مشق ۴۳...
ما را در سایت سیاه‌مشق ۴۳ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : delsharm2016 بازدید : 74 تاريخ : دوشنبه 22 اسفند 1401 ساعت: 15:57

این کتاب شامل منظومهٔبازگشت (شعر سپید بلند) و چند شعر سپید کوتاه است. آن چیزی که این دفتر شعر را خاص می‌کند، همان منظومهٔ بازگشت است. ظاهراً شاعر که فرزند آیت‌الله جعفر شمس لنگرودی از علمای به‌نام استاد گیلان است، برای مرگ مادرش به گیلان می‌رود و بعدش دست به کار نوشتن منظومهٔ بازگشت می‌شود که به زعم خودش تداعی بازگشت مادرش به خاک و بازگشت او به لنگرود می‌کند. این منظومه در سال ۱۳۹۲ به اتمام رسیده است. این منظومه این‌گونه آغاز می‌شود: "رکاب بزن برادر کوچکمرکاب بزنکه راه درازی در پیش است وقت که می‌گذردبه کجا می‌رودانبانک طلایی وقت‌ها کجاستنگهبانانش کیستند؟" شاعر به گذشته نقب می‌زند. مادرش و بعضی جاها پدرش را مورد تخاطب قرار می‌دهد. و این گونه بسیاری تعابیر شاعرانه را خلق می‌کند: "مادر می‌گفت نمی‌دانم چراهر چه که چرخ می‌کنمبه شکل عقابی درمی‌آیدکه میل به پرواز دارد" وقت در این منظومه شخصیت دارد و شاعر در این حیرت است که چرا توصیف‌های شاعرانه‌اش بعد از «خرده‌ریزی وقت» دیگر نمی‌تواند گذشته را به آن شکلی که می‌طلبد بازآفرینی کند: "سراسر راه‌ها وقت ریخته چنان که کنار می‌زدیمگوشوارهٔ دختران جواناز خرده‌ریزی وقت بوددست‌بند پسراناز چرم سادهٔ وقت‌وقتکودکان دبستانیاز چاله‌چولهٔ وقت می‌پریدیمبه مدرسه می‌رسیدیمو راه مدرسه دور بود. اما مادربرای چه هر چه درخت می‌نویسمشکل درخت خانهٔ ما نیستمی‌نویسم بام، در و شکل بام خانهٔ ما نیستپس این الفباها به چه درد می‌خورندچه‌طور بنویسم تاریختا ترشح نارنج را بر چهرهٔ سردم حس کنم." جهان از نظر شاعر در حال پیر شدن همراه با او و برادرش است: "تو بزرگ می‌شوی، دنیا هم بزرگ می‌شودپیر می‌شویمدنیا چروکیده و پیر می‌شود" و شاعر که از رنج‌ها به ستوه آمده سیاه‌مشق ۴۳...
ما را در سایت سیاه‌مشق ۴۳ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : delsharm2016 بازدید : 67 تاريخ : دوشنبه 22 اسفند 1401 ساعت: 15:57

شرکت‌های موسوم به فناوری از سال ۲۰۲۲ تاکنون حدوداً در مجموع ۳۰۰ هزار نفر را اخراج کرده‌اند که شاید بیش از هفتاد درصد این جمعیت از آمریکا و عمدتاً از سه منطقهٔ نیویورک، کالیفرنیا و سیاتل (ایالت واشنگتن) باشند. این تعدیل نیرو خوشبختانه هنوز پرِ مرا نگرفته است اما بسیاری از دوستانم اخراج شده‌اند. خیلی‌ها با ویزای کاری هستند که تنها به آنها اجازهٔ بیکاری حداکثر ۶۰ روزه می‌دهد و بعد از پایان مهلت بیکاری، باید کشور مقصد را ترک کنند. بسیاری از هندی‌ها به دلایلی که اینجا جایش نیست سال‌های سال با ویزای اچ-وان-بی در آمریکا هستند و عملاً بیش از ۱۵ سال طول می‌کشد که اقامت دائمی بگیرند. خیلی‌های دیگر اخیراً خانه خریده‌اند و قسط خانه‌ها معمولاً سی‌ساله است و اگر نتوانند از پس مخارج قسط بربیایند، کل خانه شامل هر چه که قبلاً پیش‌پرداخت و قسط داده‌اند مصادره می‌شود. یعنی یک شکست اقتصادی تمام و کمال. ابعاد این تعدیل نیرو بسیار گسترده شده است. شرکت متا (فیس‌بوکِ سابق) نخست یازده هزار نفر معادل ۱۳٪ از نیروی کار را تعدیل کرد. بعدتر این موج فراگیر شد. ایلان ماسک کل توئیتر را در یک خرید تقریباً ناخواسته به قیمت ۴۴ میلیارد دلار و در اوج قیمت از آن خود کرد و بعد طی مدت چند ماه توئیتر از حدود ۸ هزار کارمند به ۲ هزار کارمند کاهش اندازه داشت. گوگل که هیچ وقت تعدیل نیرو انجام نمی‌داد، یک‌دفعه ۶٪ معادل ۱۲ هزار کارمند را اخراج کرد و بسیاری از کارمندان صبح از خواب پا شدند و دیدند که دیگر به هیچ چیزی دسترسی ندارند. بعضی‌هاشان بیشتر از یک دهه کارمند گوگل بودند و حالا داشتند با شعار Googliness که اصلش احترام به آحاد بود مواجه می‌شدند: حتی دریغ از یک جلسهٔ ساده به احترام آن همه سال خدمت. سیلس‌فورس ۸ هزار نفر و سیاه‌مشق ۴۳...
ما را در سایت سیاه‌مشق ۴۳ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : delsharm2016 بازدید : 75 تاريخ : دوشنبه 22 اسفند 1401 ساعت: 15:57

این کتاب بخش دوم از حلقهٔ دوم از کتاب سه‌حلقه‌ای (چهار جلدی) خواب آشفتهٔ نفت است. شماره‌بندی صفحات کتاب در ادامهٔ بخش اول است و این حلقه تا ۱۱۲۴ صفحه در مجموع پیش می‌رود که متن اصلی این جلد از صفحهٔ ۵۶۳ تا ۹۰۴ است به همراه پنج پی‌نوشت تا صفحهٔ ۹۷۸ و در انتها پانوشت‌ها به علاوهٔ تقویم تاریخی اتفاقات که مستخرج از متن کتاب از سوی انتشارات است. جلد قبلی تا آنجا پیش رفت که دولت قوام پس از استعفای مصدق تنها چهار روز دوام آورد. پرچمداران اصلی شورش در آن حکومت کوتاه، آیت‌الله کاشانی، بقایی و مکی بودند که هیچ سندی مبنی بر ارتباط و رایزنی آن‌ها با مصدق وجود ندارد (ص ۵۶۳). حال مصدق برای بار دوم بازگشته است و این بار به خاطر برخی انتصابات از جمله انتصاب نواب، کاشانی با مصدق به مخالفت برمی‌خیزد. نواب ناچار استعفا می‌کند و حسین فاطمی که با مکی و کاشانی رابطهٔ خوبی داشت به جای او منصوب می‌شود (ص ۵۶۷). اختلافات کاشانی با مصدق در جاهای دیگری نیز است؛ مثلا‌ً این که خلیل طهماسبی، قاتل رزم‌آرا، باید آزاد شود چرا که از نظر کاشانی، رزم‌آرا مهدور الدم است (ص ۵۶۹). از آن طرف مصدق در دولت خود محدودیت‌های جدیدی برای درباریان می‌گذارد (ص ۵۷۰) و اختیاراتی جدیدی را برای خود اخذ می‌کند که شبیه همین اختیارات را خودش زمانی که نمایندهٔ‌ مجلس بوده مخالفش بوده است (ص ۵۷۱). بخش دیگر رویارویی کاشانی و مصدق برمی‌گردد به گرفتاری‌هایی که دولت از سمت کسانی داشت که سفارش‌شدهٔ آیت‌الله بودند (ص ۵۷۵). کاشانی هم شخصیت خاصی داشت: مثلاً با وجود آنکه نمایندهٔ مجلس بود، هیچ‌گاه در جلسات مجلس شرکت نمی‌کرد (ص ۵۷۶).  با این اوصاف و مشکلات داخلی و افزایش اختلافات، مصدق مذاکرات نفت را از سر می‌گیرد. وزارت خارجهٔ آمریکا ه سیاه‌مشق ۴۳...
ما را در سایت سیاه‌مشق ۴۳ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : delsharm2016 بازدید : 93 تاريخ : دوشنبه 15 اسفند 1401 ساعت: 3:40

این کتاب حلقهٔ‌ سوم (آخر) از مجموعهٔ «خواب آشفتهٔ نفت» است که چاپ اولش ۱۳۸۳ منتشر شده است. این جلد علاوه بر دیباچه و پیوست در مورد کتاب «همهٔ مردان شاه»، سه بخش دارد: ۱) پایه‌ریزی سیاستی که بیست و پنج سال ادامه یافت، ۲) محاکمهٔ مصدق، و ۳) قرارداد کنسرسیوم. دیباچهنویسنده این کتاب را اندکی پس از اشغال عراق در اوایل قرن بیست و یکم به پایان رسانده است و در دیباچهٔ خود سعی دارد همهٔ این مسائل را در قالب نفرین نفت و انرژی که بر سر منطقهٔ‌ غرب آسیا آمده است ببیند؛ مانند هزینهٔ هنگفت آمریکا برای ترویج بنیادگرایی در افغانستان و پاکستان زمان اشغال روسیه (ص ۴۳). «آری نفت سبب شده است که منطقه و کشور ما مطمح نظر قدرت‌های بزرگ قرار گیرد. جهان صنعتی پیشرفته موجودیت و امنیت خود را با این منطقه گره زده است. این واقعیت را باید بشناسیم. واقعیتی است که خواست و ناخواست ما در آن مؤثر نمی‌افتد.‌» (ص ۴۵)[یاد بیتی از غلامرضا طریقی (کتاب «ایمان بیاوریم به تمدید فصل سرد») افتادم: دردا که با حماقت مشتی جهان‌گشا/تاریخ‌مان به خاطر جغرافیا گذشت] در مورد محاکمهٔ مصدق نیز همین دیدگاه عبرت‌انگیز را در مورد جامعهٔ‌ ایران دارد: «من هر وقت این روزها می‌شنوم یا می‌خوانم که در دادرسی‌ها به کمترین بهانه‌ای دادگاه سری اعلام می‌شود یا متهمی را برای گرفتن اعتراف به انحای مختلف زیر فشار می‌گذارند یا وکیلی را به جرم دفاع از موکل خود مجرم می‌خوانند و یا در پیوستن به کنوانسیون منع شکنجه به این عنوان که ممکن است گاهی شکنجه در دادرسی لزوم پیدا کند تردید می‌نمایند بر خود می‌لرزم که آیا دستگاه دادگستری ما پس از نیم قرن که بر آن حکومت کودتا گذشته است بر چه نمط می‌تند و بر چه پهلو می‌خسبد؟» (ص ۳۷) در بخشی دیگر از دیباچه سیاه‌مشق ۴۳...
ما را در سایت سیاه‌مشق ۴۳ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : delsharm2016 بازدید : 75 تاريخ : دوشنبه 15 اسفند 1401 ساعت: 3:40

«النفط إمراة زانیة لا خیر فیها» جملات بالا از «تعطیر الانام فی تعبیر المنام» در دیباچهٔ این کتاب آمده است. روزگاری نفت در بسیاری از کشورها از جمله ایران بخشی از اقتصاد جاری زندگی بود اما این اقتصاد محدود به مواردی مانند استفاده از قیر برای مصارف خانگی می‌شده است. کتاب «خواب آشفتهٔ نفت» را «محمد علی موحد» در چهار جلد (سه حلقه که حلقهٔ دوم خود دو جلد است) نوشته است و کتاب حاضر اولین جلد از این کتاب است. قبلاً از موحد کتاب «ابن‌بطوطه» را خوانده بودم. در این کتاب از قرارداد دارسی تا سقوط رضاشاه مورد بررسی قرار گرفته شده است و در جملات پایانی بخش غیرپیوستی متن این جلد آمده است: «ایران خلاصه شده بود در ابوالهولی به نام رضاشاه، که به دست بریتانیا بر مسند قدرت نشسته و به قهر و خشونت و بی‌رحمی و سرکوب و قتل و غارت، نفس‌ها را در سینه‌ها حبس کرده بود، و حق‌السهم نفت شیشهٔ جان ابوالهول بود که در درست بریتانیا بود.» (ص ۵۱۰) این جلد مجموعاً بیست فصل دارد به همراه سه پیوست (سخنرانی تقی‌زاده، خاطرات لرد کَدمن، و نامهٔ وزیر مختار بریتانیا)  به همراه بخش طولانی انتهانوشت ارجاعات و خلاصه‌نوشتی از خط زمانی اتفاقات که ناشر فراهم آورده است. در مجموع این جلد ۶۵۳ صفحه دارد که تا صفحهٔ ۵۱۲ متن اصلی و تا صفحهٔ ۵۴۰ پیوست است. ناشر کارنامه است و به سبک همیشگی‌اش کتاب را با کیفیت بسیار بالا و متأسفانه قیمت خیلی بالا منتشر کرده است (۳۵۰ هزار تومان در زمان دلار آزاد ۳۰ هزار تومانی که حتی اگر دلاری حساب کنی با توجه به هزینهٔ کارگر در ایران بسیار بالاست). چه شد که نفط به نفت بدل شد؟ چه شد که این مادهٔ بدبو به چنین کالای راهبردی بدل شد که سرنوشت بسیاری از ملت‌های غرب آسیا و بسیاری از نقاط دیگر جهان سیاه‌مشق ۴۳...
ما را در سایت سیاه‌مشق ۴۳ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : delsharm2016 بازدید : 79 تاريخ : سه شنبه 2 اسفند 1401 ساعت: 13:27

این دفتر مجموعهٔ شعرهای سپید سارا محمدی اردهالی (۱۳۵۴-) است که شعرهای سال‌های ۱۳۸۷ تا ۱۳۸۹ شاعر را دربرمی‌گیرد و سال ۱۳۸۹ از سوی نشر چشمه منتشر شده است و چاپ سوم آن از سال ۱۳۹۳ که در سال ۱۴۰۱ خریده‌ام در دست من است. در مجموع، شعرهای این کتاب از آن‌هایی است که حس کردم آنِ شاعرانه‌ای در شعرها و ریزبینی در برخی از تعبیرات وجود دارد ولی در مجموع من از ساده‌نویسی بیش از حد در شعرهای این مجموعه خوشم نیامد. سه شعری را که از این مجموعه پسندیده‌ام در اینجا می‌نویسم. یکی از شعرهای این کتاب را نشر چشمه با صدا و تصویر خود شاعر منتشر کرده است: https://www.aparat.com/v/7KTtO «قرار عاشقانه» تقاطع میرداماد-ولی‌عصرکنار شیر آتش‌نشانیزود رسیدمسر قرار به شیر چهارشانه و جدی نگاه کردم«چند وقت است منتظری؟»«ده سال،منتظر می‌مانمجایی آتش نگیرد.» به قرار ماپنج دقیقه ماندهبروم یا بمانم؟ (صص ۲۶-۲۷) *** «شبیخون» هفت بارمی‌شویملیوان‌ها وبشقاب‌ها وقابلمه‌ها را چه‌قدر جان دارد این شب (ص ۳۰) *** «فارغ از این ماجرا» صدای ساییده شدن به کلیدهای دیگردیوانه‌ام می‌کنددر این جیب تنگ و تاریککلید خانهٔ مادربزرگ شده‌ام خانه را کوبیده‌اندمادربزرگ مرده چرا مرا از این حلقه درنمی‌آوری؟ (ص ۸۹)  ۰۱/۱۱/۲۰ ۱ ۰ محمدصادق رسولی سیاه‌مشق ۴۳...
ما را در سایت سیاه‌مشق ۴۳ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : delsharm2016 بازدید : 73 تاريخ : سه شنبه 2 اسفند 1401 ساعت: 13:27

«سابقهٔ من با نفت برمی‌گردد به همان ایام که زمان آغاز و اوج‌گیری ماجراهای این دفتر است. سفری داشتم به آبادان، سفری که از بد حادثه بود و نه از سر شوق و رغبت، و در همان اوایل ورود به آن شهر با محمدصالح ابوسعیدی که رئیس قسمت فارسی نشریات شرکت نفت بود آشنایی پیدا کرده بودم و محبتی و انسی پدید آمده بود. روزی از روزها در دفتر کار ابوسعیدی نشسته بودم و به قول قدما از هر دری سخنی در پیوسته بودیم که کسی در زد و ابوسعیدی را به بیرون اتاق فراخواند و او که پس از سه چهار دقیقه برگشت رنگ از رویش پریده بود و رگ‌های سر و گردنش کشیده، گفتم: خیر است، گفت: رزم‌آرا را زدند.» (ص ۵۵)  این اولین جلد از دومین حلقه (جلد دوم از چهار جلد که حلقهٔ دوم دو جلد به‌هم‌پیوسته است) کتاب خواب آشفتهٔ نفت است که به نظر می‌آید محمدعلی موحد نخست این حلقه را منتشر کرده است و این همان کتابی است که سال ۱۳۷۸ جایزهٔ کتاب سال برده است. مانند جلد اول، این کتاب بسیار شیواست و پر از ارجاعات تاریخی منحصر به فرد است. به خاطر آن که نویسنده مانند نوشته‌ای که در آغاز آورده‌ام خود آن زمان را درک کرده است، روایت‌های دسته‌اولی را خودش بیان می‌کند که کمتر در کتاب‌های رسمی تاریخ می‌شود یافت. مثلاً‌ این که شرکت نفت دو نشریه به زبان فارسی داشت که افرادی مانند ابوالقاسم حالت (طنزپرداز)، ابراهیم گلستان، هوشنگ پزشک‌نیا و بعدها نجف دریابندری در آن مشغول به کار بودند (صص ۵۷-۵۸). یا توصیف فضای آبادان که کارمندان فرادست و فرودست در دو طبقهٔ اجتماعی متفاوت زندگی می‌کردند و حتی سرویس رفت و آمد محل کارشان فرق داشت. فرودستان کپرنشین بودند و اگر کسی بخت یارش می‌شد و شأنش بالا می‌رفت حتی ممکن بود همسرش را طلاق دهد چرا که آن همسر در شأن کا سیاه‌مشق ۴۳...
ما را در سایت سیاه‌مشق ۴۳ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : delsharm2016 بازدید : 71 تاريخ : سه شنبه 2 اسفند 1401 ساعت: 13:27